خواننده تیتراژ خندوانه: برای درآمد از راه موسیقی باید در این زمینه فعالیت مستمر و متداوم داشت.

عمرانی‌ های بمرانی خواننده تیتراژ خندوانه گفت: درآمد دم‌ِدستی از راه موسیقی است، اما از راه‌های دیگری مانند بازیگری، صدابرداری و … هم درآمد دارم. افراد گروه هم به همین ترتیب به جز درآمد ثابت خود که از راه آلبوم و کنسرت تامین می‌شود کارهای دیگری هم انجام می‌دهند.

به نظر من برای درآمد از راه موسیقی باید در این زمینه فعالیت مستمر و متداوم داشت و در غیر این‌صورت نمی‌شود به فکر کسب درآمد باشیم.
به گزارش بانی فیلم، عمرانی‌های بمرانی کلا شور و حال دیگری دارند، از تک آهنگ‌های دانلود اینترنتی‌شان گرفته تا آلبوم مخرج مشترک و تک‌تک افراد گروه همه از جایی سخن می‌گویند که نه تنها دور از چشم نیست بلکه درست مقابل چشم‌های مخاطبان این موسیقی هر روز و در هر ساعتی که دلت بخواهد در زندگی روزمره به واقع دیده می‌شود، بمرانی به سرپرستی بهزاد عمرانی نزدیک به ۶ سال است که کار خود را شروع کرده و از همان ابتدا با زبانی ساده و به دور از هرگونه تملق و اغراق و گاهی با دستمایه‌ای از ادبیات و موسیقی طنزآمیز ایرانی یا غیر ایرانی سعی در جلب نظر مخاطبان خود داشته و تا حد زیادی هم در این امر موفق بوده است. از آنجایی که دهخدا هم نوروز را روزی نو تعبیر می‌کند برای این شماره از بانی فیلم نوروزی گفت‌وگویی را می‌خوانید که سرمنشا آن حرکت و تفکر نو و جدید دوستان بمرانی است، کسانی که به اداعای خودشان همیشه بیخ ریش هم بوده و به تدریج جدای نسبت فامیلی خود، خانواده‌ای را شکل داده‌اند که چون هفت سین سفره‌ی نوروز همواره به فکر طراوت و تازگی است.

========

حتما ببینید : زمان شروع فصل چهارم خندوانه از زبان رامبد جوان

========


برای اولین سوال دوست دارید چه سوالی را از شما بپرسم؟
بیش تر از این، دوست ندارم بپرسید که اسم بمرانی از کجا آمد!، چرا که همیشه در مصاحبه‌های مختلف به این سوال جواب می‌دهم، و هر بار طبق کلیشه‌ی مشخص داستان خلق بمرانی‌ را تعریف می‌کنم، تقریبا همه‌ی روزنامه‌نگارها این سوال را می‌پرسند در حالی که اگر چند دقیقه‌ای در گوگل دنبال جواب باشند سریع‌تر به نتیجه خواهد رسید، ولی برای شما یک بار دیگر بازگو می‌کنم! حدود ۹ سال پیش به پیشنهاد پدرم با انتقال «بِ» بهزاد به جای «ع» عمرانی نام کاربری پست الکترونیک یا همان ایمیل خود را ساختم، از آن مو قع بمرانی شد اسم هنری و مجازیِ بهزاد عمرانی و بعدها با تشکیل گروه موسیقی، «بمرانی» به اسم گروه موسیقی مبدل شد.
گروه بمرانی دقیقا چه سالی شروع به کار کرد؟
اولین بار سال ۸۷ در مجتمع فنی تهران اجرا داشتیم و بعد از آن با همکاری مانی و جهان در سال ۸۸ چهره‌ی اصلی گروه بمرانی شکل گرفته و به تدریج نوازنده‌ها به گروه اضافه شدند.
هیچ‌وقت در ایام کودکی احساس می‌کردید که امروز چنین گروهی داشته باشید؟
تصور داشتم اما الان خیلی جلوتر و پیشرفته‌تر از تصورات آن دوران هستم، همیشه آرزو داشتم که چنین کاری را انجام دهم اما رسیدن به این آرزو را دور می‌دیدم.
بمرانی را تعریف کنید.
شش آدمی که در حال تجربه و عشق و حال هستند. از آنجایی هم که همه با هم ارتباط فامیلی داریم همیشه بیخ ریش هم‌دیگر هستیم جدا از هم کار خاصی از دستمان بر نمی‌آید.
در انتخاب و تدوین شعر چه معیارهایی را رعایت می‌کنید؟
ما خیلی از اوقات باهم و با حضور هر ۶ نفر شعر می‌نویسیم، به نظر من ویژگی بارز تمام شعرهایی که اجرا کرده‌ایم، سادگی اشعار است. چیزی که همه‌ اقشار مردم و با سطح سوادی مختلف درک کرده و دوست داشته باشند. شعرهای که در بمرانی اجرا می‌شوند محتوا و کلامی غیر امری دارند، شعرهای بمرانی هرگز نصیحت نمی‌کنند، به طور کلی می‌توان گفت که آدم باید در شعر راجع به خودش بگوید نه نصیحت یا چیز دیگر.
مرز بین شعر و دیالوگ را چطور مشخص می‌کنید؟
خیلی به این موضوع فکر نکرده‌ام، در واقع برای شعر هیچ نقشه و برنامه‌ای وجود ندارد که بتوان مرز خاصی بین شعر و دیالوگ قائل شد. هر آهنگ خط شعری متناسب و منحصر به خودش را دارد، در شعر هر چیزی که باید اتفاق بیفتد بالاخره می‌افتد. در حالت کلی هر زمانی که شعری را دوست داشته باشیم، اجرا می‌کنیم و به مرز یا قاعده خاص ساختاری محدود نمی‌شویم.
چرا سازهایی مثل سه‌تار و سنتور و … را به گروه اضافه نمی‌کنید؟
چون بلد نیستیم بزنیم! فعلا علاقه‌ای به این تلفیق نداریم. سلیقه‌ و الویت بمرانی‌ها بیشتر همینی است که دارد، و این تیپ را بیشتر دوست دارد، بمرانی زیاد موافق تلفیق سازی نیست، به طوری که حتی واژه‌تلفیق را هم به این گروه نمی‌توان نسبت داد، تنها تلفیقی که تا به حال در گروه اتفاق افتاده تلفیق شعر ایرانی با موسیقی غیرایرانی است، یعنی موسیقی در اصل ایرانی نیست و شعر برعکس موسیقی کاملا ایرانی.
زبان انگلیسی را تا چه حد می‌دانید؟
در حد معاشرت در فرودگاه، هتل و سفر یک هفته‌ای به خارج از کشور بلدم.
به نظر شما بهترین شهر ایران کجاست؟ با کدوم شهر بیشتر حال می کنید؟
نمی‌دانم، فکر کنم شهری که الان هستم را بیشتر دوست داشته باشم، چرا که اگر تهران را دوست نداشتم نمی‌ماندم، مسلما جایی که حال نکنم زندگی نمی‌کنم.
نظرتون راجع به کلاه شاپو چیست؟ از این کلاه چه می‌دانید؟
چیز خاصی نمی‌دانم؛ فقط این که ۵ سال پیش در لاله‌زار اتفاقی کلاهی را در کلاه فروشی دیدم و خوشم آمد و بلافاصله آن را خریدم و همین طور از آن به بعد در جاهای مختلف استفاده کردم؛ وقتی کلاه شاپو دارم احساس می‌کنم که همه لباس‌هایم پوشیده‌ام.
با توجه این‌که در ۱۰ سال اخیر اکثر فعالان موسیقی‌ بعد از مدت کوتاهی مخاطبان خود را از دست داده و فراموش می‌شوند، فکر می‌کنید که بمرانی تا کِی دوام و قوام و مخاطبان خود را داشته باشد؟
به نظر من افرادی که مخاطبان خود را از دست ‌می‌دهند یعنی دیگر حوصله تولید و ارائه اثر خوب را ندارند؛ بمرانی حدود ۸ سال عمر دارد و در این مدت افراد گروه در جاهای مختلف و همواره در کنار هم بوده‌اند و تا امروز اولین منتقد بمرانی خودمان بوده‌ایم به طوری که با نظرهای مختلف اثر ارائه شده را ارزیابی کرده و سلیقه مخاطب را برای ارائه‌ اثر بعدی در نظر می‌گیریم از این‌رو آلبوم‌ها و آهنگ‌هایی که از بمرانی منتشر می‌شوند همواره دچار تغییر و تحول است. وقتی که در گروه پویایی و حرکت به جلو از بین رفته و افراد خودشان را در مقام بالاتر و کامل ببیند، خلاقیت در ارائه اثر به صفر رسیده و اثر جدید و نو خلق نمی‌شود. همیشه آرزو می‌کنم که تا آخر عمر با هم ساز بزنیم اما اصراری به ماندن زوری نداریم، برای پیشگیری از این موضوع باید همیشه پویا و خلاق بود.
وقتی واژه‌ موسیقی را می‌شنوید که احساسی دارید؟
مثل این است که واژه‌ نان را بشنوید، برای من موسیقی درست مانند یک وعده‌ غذایی است که امری بدیهی در زندگی به حساب می‌آید.
شما سیگار هم می کشید؟
۲ سال پیش ترک کردم، هم ناراحتی قلبی داشتم و از طرف دیگر حس نکشیدن سیگار را دوست دارم.
چه موقع‌هایی احساس می‌کنید که آدم مهمی هستید؟
دقیقا زمانی که پول قرض می‌گیرم و یا قرض می‌دهم احساس اهمیت و اعتبار دارم، و معمولا وقتی که پول داشته باشم حتما قرض می‌دهم، به طوری که کلا در بمرانی به هم پول می‌دهیم و دائم از هم‌دیگر پول می‌گیریم، برای مثال اگر من قصد خرید خودرو داشته باشم همه‌ افراد بمرانی در تلاشند تا پول ماشین جور شود و همین‌طور نیازهای افراد گروه برای همه دغدغه است در حال حاضر فقط ۱۰ میلیون بدهی دستی دارم که سندش را در آسمان نوشته‌ایم. با همه این تعاریف در این هنگام احساس مهم بودن دارم.
درآمدتان فقط از راه موسیقی است یا شغل دیگری هم دارید؟
درآمد دم‌ِدستی از راه موسیقی است، اما از راه‌های دیگری مانند بازیگری، صدابرداری و … هم درآمد دارم. افراد گروه هم به همین ترتیب به جز درآمد ثابت خود که از راه آلبوم و کنسرت تامین می‌شود کارهای دیگری هم انجام می‌دهند. به نظر من برای درآمد از راه موسیقی باید در این زمینه فعالیت مستمر و متداوم داشت و در غیر این‌صورت نمی‌شود به فکر کسب درآمد باشیم.
در خندوانه سری جدید حضور دارید؟
تا الان که معلوم نیست هستیم یا نه، و در جریان تولید سری جدید خنداونه نیستیم.
وقتی که بخواهید به چیزی فکر نکنید، دقیقا به چه فکر می‌کنید؟
دقیق نمی‌دانم، چرا که همیشه در حال فکر کردن هستم، یعنی در حالی که به چیزی فکر نمی‌کنم مطمئنا فکرم مشغول است به طوری که نمی‌توانم تصور کنم لحظه‌ای فکر نکرده‌ام، برخی اوقات اول صبح فکر نمی‌کنم اما به طوری که حتی خودم هم نمی‌شناسم.
اگر مجبور بودید یک سوزن را که در انبار گاه گم شده پیدا کنید، این کار را چگونه انجام می‌دادید؟
درست نمی‌دانم، فکر کنم از دوستانم برای پیدا کردن سوزن کمک می‌گرفتم و با آهن‌ربا و … بالاخره پیدا می‌کردیم.
تصور کنید که به آخر دنیا رسیده‌اید، با مردی رو به رو می‌شوید که سه سوال از شما خواهد پرسید و شما نیز مجبورید سوالات را به سرعت پاسخ دهید، اولین سوال این است: -کیستی؟
(صبر می‌کند) من بهزادم.
دومین سوال: غیر از این که گفتی، واقعا کیستی؟
نمی‌دانم، سوال بعدی.
و آخرین سوال هم این است، همه‌ این‌هایی که گفتی به کنار، واقعا کیستی؟
(می‌خندد) به نظر من هیچ‌کس جواب دقیق این سوال را نمی‌داند، من هم نمی‌دانم چرا که این دانایی ترسناک است و بیشتر فکر را مشغول می‌کند.
اگر به جای انسان، شیرینی خلق می‌شدید چه کار می‌کردید؟
حتما می‌رفتم توی دهان کسی که بیشتر دوستش داشته باشم، البته بستگی دارد که در آن هنگام چه تصمیمی بگیرم و چه آرزویی داشته باشم.
آیا تا به حال دوست داشته‌اید که جای کسی باشید؟
در برخی از اوقات به طور مقطعی دوست دارم که جای اشخاص مختلف باشم، اما در حالت کلی دوست ندارم جای کسی باشم.
نظرتان در مورد خبرنگارها چیست؟
متاسفانه برخی از خبرنگارها امروزه بیشتر از محتوای گزارش یا خبر به سرعت انتشار آن توجه دارند و محتوای منتشر شده را فدای سرعت می‌کنند و در کنار در اخبار امروز امضای شخصی خبرنگار در متن از بین رفته است.
نظرتون در مورد من چیست؟
آدم خوبی هستید و احساس می‌کنم که بعد از این بیشتر رفیق باشیم. احساس می‌کنم که کارتان را دوست دارید و با علاقه در این شغل کار می‌کنید.
چه سوالی را از شما نپرسیدم؟
همه را پرسیدید، چیز دیگری به ذهنم نمی‌رسد.

بروز باشید ← هر روز با آخرین اخبار و اتفاقات برنامه خندوانه + دانلود قسمت شب قبل و حواشی آن با ما باشید.

لبخند از زمان پخش و تکرار فصل سوم خندوانه در مطلب " ساعت پخش و تکرار خندوانه فصل سوم " با خبر شوید .

گرداوری: خندوانه


خبـــــــر مهـــــم هفتــــه :

فینال مسابقه لباهنگ خندوانه بین 3 فینالیست: امیرعلی نبویان, اشکان خطیبی و ارشا اقدسی برگزار شد نتیجه آرای مردمی را در مطلب " نتیجه فینال مسابقه لباهنگ خندوانه / امیرعلی نبویان نفر اول شد " ببینید.

برای دانلود فینال لباهنگ مطلب " دانلود برنامه خندوانه فصل سوم / قسمت 18 / فینال مسابقه لباهنگ " را ببینید.


پر بیننده ترین مطالب مرتبط

سورپرایز ویژه ارشا اقدسی برای برنامه آخر خندوانه

تمام اتفاقاتی که در فینال مسابقه لباهنگ خندوانه رخ داد !

گفتگوی کامل با امیرعلی نبویان فینالیست مسابقه لباهنگ خندوانه
ارشا اقدسی لباهنگ دوم خود را در رکوردهای گینس ثبت می کند !

«خندوانه» آن قدر طرفدار پیدا کرده که شاید کسی ماهواره نگاه نکند !