شهاب مرادی در برنامه خندوانه با جناب خان از چه گفت ؟ + دانلود
شهاب مرادی عامل نرسیدن «جنابخان» به «احلام»
دانلود این قسمت در : دانلود خندوانه شهاب مرادی | 31 خرداد 95
صحبت راجع به برخی دولتمردان و اعتراض «جنابخان» نسبت به شهاب مرادی، برخی از رخدادهای دیشب «خندوانه» بود.
«خندوانه» شب گذشته با تبریک عید و تقدیم شادی به کسانی که همیشه به دنبال بهانهای برای شاد کردن اطرافیانشان هستند، آغاز شد.
در ادامه «جناب خان» از تمرین و تلاشهایش در راستای هنرهای رزمی گفت و برای نشان دادن تبحرش چند نفر از حاضران را با تکنیک بیل لودری از راه دور ضربه فنی کرد، تا جایی که برای اثبات این قدرت نوبت به جوان هم رسید و او بعد از آن خواست تا شاگرد «جناب خان» شود.
پس از اینها فضا جدیتر شد و رامبد از آدمهایی گفت که میانه شلوغی و اخبار نگرانکننده و ... برایمان آرامش می آورند. بعد هم به این بهانه از حجت الاسلام شهاب مرادی دعوت به حضور کرد.
مرادی ابتدا با چند روایت از اخلاق و صفات امام حسن (ع) صحبتش را شروع کرد و در قسمت دیگری از این گفتگو، با اشاره به مدیران و مسئولین ارگانهای مختلف عنوان کرد: برخی از مدیران و دولتمردان فکر میکنند که باید رسانه باشند و تنها همه مشکلات را اعلام کنند، مثل یکی از دوستانی که چند وقت پیش به مجلس رفتند و آماری از حاشیهنشینان و معتادان و ... را بیان کردند. بعد هم بازتاب رسانهای این صحبتها و چرخشی که دردی را دوا نمی کند. به همین جهت این مسئولین نباید بیایند و آمار اعتیاد و فقر و حاشیهنشینان و غیره را اعلام کنند، بلکه باید با برنامهریزی و اقدامات لازم خبر دهند که مثلا إنقدر از آمار بیکاران کم شده و یا مواردی از این دست؛ زیرا مدتهاست که برخی دولتمردان تنها حرفهایی میزنند که جنبه ژورنالیستی دارد نه حل مشکل و چیز دیگر.
در اینجا بود که جوان وارد میدان شد و خطاب به مهمانش گفت: می شود الان بحث را عوض کنم؟
بعد هم با موافقت مرادی صحبت را با بازی های موبایلی ادامه داد و در قسمت دیگری در حالی که وی داشت از خواهرها و برادرهایش می گفت، با بیان اینکه قبلا 6 بچه بودند، به یاد برادر مرحومش اشک ریخت.
پس از یک رفت و برگشت «جنابخان» به جمعشان اضافه شد و اول پرسید: «رامبد مو اینو چی صدا کنم که شَر نشه؟!»
و در نهایت قرار شد از همان ترکیب «حاج آقا» بهره ببرد.
در بخش دیگری «جناب خان» با مرادی راجع به کلش آف کلنز صحبت کرد. بعد هم که صحبتها پیش میرفت، «جنابخان» در قسمت دیگری مرادی را عامل و سنگی برای رسیدن به احلام دانست و گفت: «احلام به مو گفته که اگه با من ازدواج کنه، دیگه نمی تواند در کلاسهای مجردی شهاب مرادی شرکت کند.»
در آخر پس از اینها قرار شد تا حاج آقا مرادی برای شاد کردن مردم در بیرون از استودیو یک روز دسته جمعی با دوستان و داوطلبان به درختکاری بروند.